مرا از دار دنیا یار کافیست - که جزاو هم مرا دیگر کسی نیست /
پریشان حالی عشقش مرا بس - چو در دنیا نشد تسکین من کس /
ز یاران چشم یاری هم ندارم - من از دیوان غم سر بر نیارم /
غم او از وصال یار شیرین - بسی بهتر چو باشد عشق دیرین /
ز او دارم تمام هستی ام را - نهم در راه او سر مستی ام را /
چو آتش می کشد قلبم زبانه - برای وصل تنهای یگانه /
یکی میگفت عاشق دردمند است - بیا درد مرا بین همچو قند است /
کجا دیدی که سختی ساده باشد؟ - و یا معشوق، سنگین دل نباشد؟ /
اگر جان شد فدای یار غم نیست - که اوچیزی دهد من را که کم نیست /
همین بس کز غم او شاد شادم - دمی بی عشق شیرینش مبادم /
من حسناکجا یابم به او را؟ - حقارت کی برد من را به درگاه؟ /
که درگاهش برایم جا ندارد - که آنجا پادشاهی خانه دارد!
شاعر: حسنا خورشیدی
نظرات
دانا
08 دی 1390 - 06:05سلام بهتر بود طرز نوشتن شعر بیشتر کار می کردید بهر صورت افتتاح سایت را تبریک می گوییم خدا جزای خیرتان بدهد
خضری / مهاباد
09 دی 1390 - 05:14شعر زیبایی بود از لحاظ محتوا من هم با دانا موافقم، شعر قافیه داره ولی وزن نداره ممنون موفق باشید
ژیمان
14 دی 1390 - 01:25افتتاح سایت راتبریک می گوییم وموفقیت روزافزون برایتان آرزو می کنیم .اما سنا جان شعر قالب خاص خود را دارد بیشتر دقت کن در وزن وقافیه ،آینده ی روشنی درپیش داری انشاالله .
بدوننام
14 دی 1390 - 07:50با سلام و تبریک این بخش از سایت لطفا هر چیزی را به اسم شعر در خورد خلق خدا ندهید
سراج الدین
28 دی 1390 - 06:42یقین دارم که شما هیچی نه از شعر بلکه از احساس سرت نمیشه !! در ضمن همینکه فکر می کنی شعر رو باید خورد خودش نشانگر عجزشما در این زمینه است و لذا در این مورد قلم نگریانید پروفیسور!!! در ضمن برای اطلاع شما بد نیست بگویم اگر شاعر توانمندی در عصر حاضر باشد که بشود اشعارش را خواند و محتوای شعرش درست و معنا دار باشد حسنا خانم هستن که چند دیوان شعر چاپ نشده دارن که باذن خدا به گفنه یه همسر محترمشون عن قریب چاپ خواهند شد و برای اطلاع شما و عموم بگویم که شاعریست که به زبان کردی با لهجه های سورانی و هورامی و نیز به زبان عربی نیز اشعاری سروده اند و به امید خدا در ردیف شعرایی همچون پروین اعتصامی و بلکه برتر درخواهد آمد.
بدوننام
14 دی 1390 - 08:44با سلام دستت خوش بی شعریکی خوش و با احساس بوو. به ردوام بن.
روناک
14 دی 1390 - 09:06سلام شعر قشنگی بود. دستت درد نکنه- من همیشه از شعرهای شما خوشم اومده و خوشم میاد. موفق باشید.
آزاد. م
15 دی 1390 - 09:59شعر زیباست. با نظر خضری موافق نیستم چون این ابیات هم قافیه دارند و هم موزون به وزن مفاعیلن مفاعیلن فعولن است. محتوایی مناجات گونه دارد. نمونه چنین اشعاری در ادب فارسی کم است. در پایان برایتان آرزوی موفقیت دارم چون فکر می کنم هنوز راه درازی در پیش دارید.
خضری / مهاباد
21 دی 1390 - 05:50کاک آزاد گیان با نظر شما در مورد وزن و قافیه موافقم اما نا هماهنگی در برخی ابیات مثلا بیت زیر قابل مشاهده هستش چو آتش می کشد قلبم زبانه - برای وصل تنهای یگانه بعدش آیا ما با قالب ادبیات عربی میتوانیم شعر فارسی بسراییم؟
یوسفی
19 دی 1390 - 07:02با تشکر می شود گفت شعر در کل خوب بود.
بی نام.....
12 بهمن 1390 - 05:18ماشاالله ...زورجوانه هر بژی
خورشیدی
22 اسفند 1390 - 08:33با سلام و تشکر از نظرات مخاطبان محترم باتوجه به اینکه چند نفر از دوستان راجع به وزن و قافیه ی شعراشکال گرفته بودند باید بگویم این شعر هیچ مشکلی نه در قافیه و نه در وزن ندارد اگر دوستان فقط اندکی از علم عروض و قافیه آگاهی داشتند قطعا نظرشان فرق می کرد.اگر شعر را تقطیع هم کنید یک قسمت هم پیدا نمی شود که مشکلی داشته باشد...اگر هم چیزی باشد از اختیارات شاعریست.ضمن اینکه این شعرقبل از یادگیری هرنکته یا فنی از عروض و قافیه سروده شده و حداقل مربوط به 9 سال پیش است.قالب شعر هم مثنوی می باشد....موضوع هم که مشخص است.شاید هم بعضی از دوستان در طرز خواندن شعر اشکالاتی داشته اند.وگرنه شعر کاملا منطبق بر وزن عروضی( مفاعیلن مفاعیلن فعولن) است. کاش کسی که اطلاعات داشت مثل کاک آزاد تحلیل می کرد.و اما جای بسی تاسف است که هنوز هم جوی به دور از انتقادسالم و سازنده و آگاهانه بر فضای اینجا حاکم است.واین مسئله نه فقط برای من برای خواهران دیگر هم بود...نظرات ایشان را هم خواندم...گویی ( ما ارید الا الاصلاح ) را فراموش کرده ایم این تنها نوشته ی من به عنوان نظردر این قسمت می باشد و پاسخهای دیگر را من ننوشته ام.
بدوننام
27 اردیبهشت 1391 - 07:18شعرتون قشنگه اما اگه جواب انتقادا رو یه جور دیگه میداد بهتر بود آخه اینجور جواب دادنی باعث میشه کسی عیبهاتونو بهتون نگه حالا دوستانه یا مغرضانه کسی انتقاد کرد روش فکر کنین شاید هم درست گفته باشه. اگه با خودم بگم شاید هم اشتباه کرده باشم و کمی هم به خودم برگردم و اگر هم مطمئن شدم که دیگران اشتباه کردن گذشت داشته باشم و با این دید که اونا هم انسانن و جایز الخطا، آسوده تر زندگی خواهیم کرد.